حرکت انقلاب اسلامی با آرمان گذار از وضع نابسامان دورۀ پهلوی به وضع آرمانی، شروع شد و با ترسیم افقی متعالی برای انسان، در تکاپویی مستمر و با فراز و فرود، گام در مسیر پیشرفت نهاد. در فرآیند انقلاب، نخستین گام، تغییر نظام سیاسی بود که در بهمن سال 1357 اتفاق افتاد و در واقع، مرحله اوّل از فرآیند انقلاب محسوب میشود.
یکی از مسائل مهم در پسِ هر انقلاب و نظام انقلابی، تغییر وضع نامطلوب موجود، و تعالی و پیشرفت در افق آینده براساس آرمانهای انقلاب است.
جامعه معاصر ایران، در سده اخیر، به رغم بنیانها و ارزشهای سنّتی اسلامی، در فرآیند مواجهه با تجدّد غربی، الگوهای ترقّیِ تقلیدی را برای برونرفت از وضع نامطلوب موجود در پیش گرفته است و با وجود تغییر نظامهای سیاسی، همچنان الگوهای غربی به عنوان تنها طریق رهایی از وضع موجود مورد توجه قرار گرفته است. در سایه سلوک متجدّدانه طولانی پیش از انقلاب اسلامی و با وجود وقوع انقلاب اسلامی، پیرایههای تقلیدی بر دامن جامعه و آرایههای وابستگی بر اندیشه نخبگان حکّ شده، به گونهای که حتی در برنامههای توسعه پس از انقلاب اسلامی نیز این پیرایهها به نحوی در تدوین و اجرای برنامهها قابل مشاهده میباشد.
یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی رهایی جامعه از این تقلید و آزادی نخبگان از این وابستگی میباشد. اساساً «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادۀ تصحیح خطاهای خویش است». (بیانیه گام دوم) در واقع هر جامعۀ زنده و پویایی به تحوّل احتیاج دارد و اساساً «طبیعت انقلاب، حرکت و تحوّل است». (بیانات آیتالله خامنهای، 14/3/1399) تحول «عبارت است از تغییر بخشها و نقاط معیوب؛ چه در نظام اسلامی،و چه در جامعۀ ایرانی»، (بیانات آیتالله خامنهای، 1/1/1402) و این تحوّل برای برونرفت از وضع موجود، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است که از مسلّمات در گام دوم انقلاب به حساب میآید. (بیانات آیتالله خامنهای، 21/2/1400) که لازمه حرکت در مسیر پیشرفت جامعه است.
براساس مبانی فکری انقلاب اسلامی، پیشرفت در جامعه به معنای مدیریت آگاهانه روند پویش متأثر از هدفگذاری متعالی است تا آرمانهای انقلابی در روندی صعودی، محقق شود. در این نگاه، الگوی پیشرفت، رویکردی هویتی است که مؤلفههای هویت آن از ارزشهای اعتقادی و اسلامی منتَج میشود.
در اندیشه رهبران انقلاب (امام خمینی و آیتالله خامنهای) اسلام، الگوی پیشرفت خاص خود را دارد. الگوی اسلام برای نظامسازی و جامعهسازی و پیشرفت، یک الگوی مرکّب از ایمان توحیدی، علم و عدل است. (بیانات آیتالله خامنهای، 2/6/1399) این الگوی پیشرفت اساساً با مدل توسعه غربی تفاوت ماهوی دارد. (بیانات آیتالله خامنهای، 12/8/1397) الگوی پیشرفت بومی متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف می شود. لازمۀ تحقق این الگو، تحقیقات عمیق اسلامی و ارتباط وثیق و پیوسته با حوزههای علمیه و فضلای متفکر، آگاه و مسلط بر مبانی فلسفی، کلامی و فقهی است. نکته شایان ذکر این است که تحقق این الگوی پیشرفت مستلزم گفتمانسازی در جامعه و میان نخبگان است. (بیانات آیتالله خامنهای ،14/12/1391) الگوهای رایج توسعه با اتکای بر پایۀ اومانیسم، با وجود رشد در ابعاد مادی انسان، نتوانسته وعدههایی که در خصوص ارزشهایی نظیر آزادی و عدالت داده، محقق کند (بیانات آیتالله خامنهای، 6/2/1395) از این رو، پیشرفت شاخصهایی نظیر: عزت ملی و اعتماد به نفس ملی و عدالت دارد تا پیشرفت تراز انقلاب رخ دهد. (بیانات آیتالله خامنهای،22/7/1391) تحقق پیشرفت در تراز انقلاب مستلزم وقوع آن در چهار عرصه است: عرصه فکر، عرصه علم، عرصه زندگی، و مهمتر از همه، عرصه معنویت. (بیانات آیتالله خامنهای، 10/9/1389) در واقع الگوی پیشرفت، در صورتی امکان مییابد که در این چهار عرصه محقق شود.
نکته شایان ذکر اینکه با عنایت به انعکاس انقلاب اسلامی و گفتمان خاص آن به ویژه در میان ملتهای منطقه، مسئلۀ الگوی پیشرفت در فرآیند انقلاب اسلامی، فراتر از جغرافیای ایران مطرح است و مورد تبیین، تحسین، نقد و یا چالش نخبگان و تودههای کشورهای منطقه قرار گرفته است. از این رو، برگزاری همایشی با مشارکت نخبگان علمی ایران و کشورهای مختلف، میتواند در تبیین الگوی پیشرفت در فرآیند انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشته باشد.